آشوب ( سه شنبه 85/8/16 :: ساعت 5:12 عصر)
بسم الله الرحمن الرحیم قطره که می خورد زمین آرام گوید یا علی غنچه که می شکفد جبین آرام گوید یا علی کبوتر از بام چو پرد میل به آشیان کند دانه که می چیند ز طین آرام گوید یا علی شب که فرا می رسد ماه هویدا می شود پیوسته با اهل یقین آرام گوید یا علی خورشید که از خواب می پرد روی به خاکیان کند روشن نماید ملک دین آرام گوید یا علی عرش خدای ذوالجلال زمزمه ها دارد کنون با لفظ خوب و دل نشین آرام گوید یا علی بر آسمان می نگرم ستاره می کند سلام از شور سرو نازنین آرام گوید یا علی باد صبا می وزد از عرش هنگام سحر بنگر نسیم که این چنین آرام گوید یا علی بر دل درویش علی نام علی حک شده است درویش با صوت حزین آرام گوید یا علی از عشق ما دم می زنیم آتش به عالم می زنیم بشنو که هم خلد برین آرام گوید یا علی ما نزد مولا سائلیم تا که بجوییم یک عطا سائل که می گیرد نگین آرام گوید یا علی رو سوی افلاک می کنم تا که بیابم فتح باب عاشق و دل سوخته ترین آرام گوید علی شفای دردم یا علی ست که روح می بخشد به خاک هر دل شکسته و غمین آرام گوید یا علی عشق را هفت شهر ساخته اند دارد حکایت ها چنان هر شهر چون لوح زرین آرام گوید یا علی دریا که طوفانی شود موج سوی ساحل می کشد موج اول و آخرین آرام گوید یا علی ماهی رودخانه وصل مهر علی دارد به دل از حب شاه کاملین آرام گوید یا علی پرنده پرواز می کند بال ها زعشق باز می کند سوی بهشت متقین آرام گوید یا علی کوه از صلابت علی هر دم می گردد خجل با عشق ختم المرسلین آرام گوید یا علی من از علی شرمنده ام که برگ سبز شد تحفه ام صابر گدای صاد و سین آرام گوید یا علی ای مست حق مستی نما که مست مولا گشته ایم آدم بشر اولین آرام گوید یا علی گوشه خانه دلم غوغاست تا روز جزا روح با زبان آتشین آرام گوید یا علی از خوان او کم نشود گر بکند به ما عطا کام خوش شور افرین آرام گوید یا علی ای عاقلان ای عاشقان هنگامه مستی رسید هر دم کرام الکاتبین آرام گوید با علی فصل زمستان می رسد کوه جامه می پوشد سپید با پوشش سرد و یخین آرام گوید یا علی دل که شکسته می شود سیلاب اشک جاری کند کُلُ نفس در رحین آرام گوید یا علی نو روز می آید ز راه جلوه دهد به زندگی هر روز می گردد نوین آرام گوید یا علی صابر ز کرمان شاه سرود تحفه شعر یا علی از شوق نظم های وزین آرام گوید یا علی |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||